سوالات جلسه دوم بخش پژوهش تفکر وسبک زندگی :: سوالات درس به درس پایه هفتم

پسرا میدانید آنجای دخترا چگونه اسن یک بعضی که باز کنیم یک بعضی نازک ترور می‌بینیم کا از آنها دیش میکنیم پایینش یک دایره کا از آنجا پیپی میکنیم ممه های من هم و بقیه کسای دیگه کا ۱۲ سال داریم دایره و یک نقطه متوسط راستی پسرا بیاد لختم کنید و هر چا که دوست داشتید به من دست بزنید لب بگیریم دوستون دارم پسرا هر دختر دیدین به اونجاش دست بزنید راستی به دوست پسرم گفتم مامانم و بابا خونه نیست و بیا لخت منو ببین و رو تخت دراز بکشیم پسرا کامنت برام بنویسید

۱۶ آذر ۰۳ ، ۱۸:۴۲

هیچه

پسرا میدانید آنجای دخترا چگونه اسن یک بعضی که باز کنیم یک بعضی نازک ترور می‌بینیم کا از آنها دیش میکنیم پایینش یک دایره کا از آنجا پیپی میکنیم ممه های من هم و بقیه کسای دیگه کا ۱۲ سال داریم دایره و یک نقطه متوسط راستی پسرا بیاد لختم کنید و هر چا که دوست داشتید به من دست بزنید لب بگیریم دوستون دارم پسرا هر دختر دیدین به اونجاش دست بزنید راستی به دوست پسرم گفتم مامانم و بابا خونه نیست و بیا لخت منو ببین و رو تخت دراز بکشیم پسرا کامنت برام بنویسید راستی یک سری که پسر گفت جون منم اون و با خودم یه جا بردم بعد خودمو لخت کردیم اونم به من دیت زد آسمامونو گفتیم بهد لب کرفتیم بهد هی اون به من دست زد بن کونمو باز کردم اونم بسم کرد منظور کون و بعد دیگه نزاشت برن به خاطر همین من بهش گفتم برو و خودم رفتم اومده بود دنبالم منم که وسط خیابون لخت کردن خودمو آنم پرید روم و دوستاش و آورد من که با اون پسرا هم همین کارارو کردم بهد یک دفعه آنجا رو فشار داد داد منم داد زدم چون آزیت شودم رفتم پیش همه او یش کردم گوز دادم بعد گریه پیش عشقم رفتم منو همه جامو ماساژ داد بعد منم بهش جایزه دادم که در بوس کردن منو هر چقدر دوست داره بماله بوس کنه اذیتم کنه بعد داشت میکد منو زد گفتم چرا منو زدی گفت کوکتو برگردوند من جیق زدم اون یکی پسرا منو گرفت بودن هی داشت منو فشار میداد فرا کردم یه دونه معکم زد بهد رفتم پیش لب بگیرم چون ترسیدم همون کسی منو زد دوباره رفتم پیش لب گرفتم کل بدنم زخم شده رفتم پیشش پیپی گردم داشتم پسپی میکردم در بازی کرد ولی من شکایت نداشتم عشقم اومد منو یهو لب گرفت ولی این دفعه خودش لخت شده بود تا بخوام به اونجاش دست بزنم منو دعوا کرد بهد منو بوس کردو هی به اونجام دست میزد دیگه راشتم میرفتم خونه که نزاشت برم گفت منم میام گفتم باشه خونه رفتیم خودمونو لخت کردیم و بهد خوابیدیم و صبح بدار شدم دیدم عشی رومه و به چام دست زده گفت منو ماساژ به به گیرش دست زدم بهد یهو و میچدخید و بوسم میکرد

۱۷ دی ۰۳ ، ۱۳:۳۳

رضا

محمدمهدی عشق منی در قلبم جا داری

۱۷ دی ۰۳ ، ۲۲:۰۹

ناشناس

ای شیطون بلا

۰۶ اسفند ۰۳ ، ۲۳:۵۶

ناشناس

خفففففففه شوووووو

۱۵ اسفند ۰۳ ، ۱۶:۴۴

پرهام

عالی